داشتم علوم اجتماعی (اشتمائی) درس میدادم، در مورد برنامه روزانه، از بچه ها میپرسیدم هرکسی روزی چقدر درس میخونه. همینجوری داشتن خالی میبستن 4 ساعت 3 ساعت 5 ساعت!!! که یکیشون میز اول، سر میز، ستون سمت چپ گفت "من هیچی نمیخونم، اگر وقت کنم شاید یه نگاهی کنم"! ازش پرسیدم مدیرعامل کدوم شرکته؟ گفت مدیرعامل نیستم! (نه بابا!) چند دقیقه بعد آوردمش پای تخته برنامه اش رو بگه. گفت بعد از مدرسه استراحت میکنه، بعد مشقهای زبانش رو مینویسه، بعد میره کلاس زبان، از اونور میره باشگاه، ساعت هشت شب هم میاد خونه، فقط مشق مینویسه نهایتاً!

ازش تشکر کردم راستش رو میگه!

پ.ن: توی کلاس یکی هست، اسمش "علی سینا" هست، قاعدتاً به باباش باید بگن ابوعلی سینا :|

نامه ای در یک وبلاگ بسته

عمو سیبیلو سیگار پال مال میکشید!

خاطره‌نگاری‌های یک مهارت‌آموز: قسمت سوم

ساعت ,رو ,کلاس ,سینا ,مدیرعامل ,هست، ,از اونور ,اونور میره ,زبان، از ,کلاس زبان، ,بعد میره

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل سعیدیگانه آژانس مسافرتی و خدمات گردشگری توریستی پایگاه خبری نماد برتر دانلود کتاب های دانشگاهی زندگی مجازی شده! اتوماسیون صنعتی مهندسی دریا رقص قَلَم، رویِ بَلَم کافه چاپ نصر